مرتضی هنوز گوشی بی سیم در دستش بود وا نگار منتظر بود که صدای محسن را بشنود. شب خیمه خود را برافراشت. در سنگر نگهبانی سکوت مرگباری برقرار بود.انگار کسی قصد نداشت این سکوت را بشکند.
Trending Articles
More Pages to Explore .....
مرتضی هنوز گوشی بی سیم در دستش بود وا نگار منتظر بود که صدای محسن را بشنود. شب خیمه خود را برافراشت. در سنگر نگهبانی سکوت مرگباری برقرار بود.انگار کسی قصد نداشت این سکوت را بشکند.